*فساد اقتصادی:
فساد از ریشه فسد و به معنای جلوگیری از انجام اعمال درست و سالم است و در زبان انگلیسی با واژه Corruption و ریشه لاتینی Rumpere بیان میشود که به معنای شکستن و نقض کردن است و چیزی که شکسته یا نقض میشود میتواند یک شیوهی رفتار اخلاقی، اجتماعی، قوانین و مقررات، یا قواعد اداری باشد. به این معنا فساد هر پدیدهایکه مجموعهای را از اهداف و کارکردهای خود بازدارد.
فساد مالی میتواند فعالیتهای سرمایهگذاری و اقتصادی را از شکل مولد آن بهسوی رانتها و فعالیتهای زیرزمینی سوق بدهد.و نتیجه ی آن بوجود آمدن ناهنجاریهای گوناگون اجتماعی خواهد بود.
زیرپا گذاشتن ، نادیده گرفتن و نقض قوانین جاری و موجود در جهت کسب منافع شخصی و عدم رعایت عدل و حق و حقوق دیگر افراد جامعه، عینیت فساد مالی و اقتصادی است.
درطول تاریخ بشریت ودر جوامع گوناگون این رفتار را میتوان مشاهده نمود که ماحصل آن بوجود آمدن فاصله های شدید طبقاتی و فقر در اکثریت و رفاه در اقلیت جامعه.
*انواع فساد مالی و اقتصادی:
۱. اختلاس
۳. رانت
۴. تقلب و ی
صندوق بینالمللی پول در گزارش جدید خود از چشمانداز اقتصادی جهان، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ایران و جهان را نسبت به پیشبینی قبلی تعدیل کرد. این نهاد بینالمللی همچنین شرایط فعلی و آینده نرخ تورم، بیکاری، سرمایهگذاری، تجارت و چند شاخص مهم اقتصاد ایران را مورد بررسی قرار داد.
به گزارش پایگاه خبری اتاق ایران، صندوق بینالمللی پول که در گزارش قبلی خود نرخ رشد اقتصادی ایران در سال 2019 را منفی 3.6 درصد پیشبینی کرده بود، در تازهترین گزارش خود از چشمانداز اقتصادی جهان با تعدیل این رقم پیشبینی کرد که اقتصاد ایران در سال جاری میلادی 6 درصد نسبت به سال قبل کوچکتر شود.
در صورت تحقق این پیشبینی صندوق بینالمللی پول، اقتصاد ایران در سال جاری میلادی بدترین سال خود پس از سال 2012 را سپری خواهد کرد. در سال 2012 ایران که نخستین سال تحریم نفتی خود را پشت سر میگذاشت، رشد اقتصادی منفی 7.7 درصدی را تجربه کرد.
بر اساس گزارش تازه صندوق بینالمللی پول، اقتصاد ایران در سال 20 نرخ رشد منفی 3.9 درصد را به ثبت رسانده است. البته اقتصاد ایران بهرغم کوچکتر شدن نسبت به سالهای قبل همچنان جایگاه دومین اقتصاد بزرگ منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را برای خود حفظ کرده است. صندوق بینالمللی پول در اواسط سال 20 نرخ رشد اقتصادی ایران در سال مذکور را منفی 1.5 درصد پیشبینی کرده بود.
همچنین صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده است که اقتصاد ایران در سال 2020 رشد اندک 0.2 درصدی را تجربه کند که این رقم نیز در قیاس با پیشبینی قبلی صندوق بینالمللی پول از نرخ رشد اقتصادی ایران در سال 2020 (حدود 1 درصد) کاهش محسوسی نشان میدهد.
افزایش فشارهای اقتصادی بر ایران و نیز وجود بحرانهای ی در برخی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا باعث شده است که صندوق بینالمللی پول پیشبینی خود از رشد اقتصادی منطقه را با 0.9 واحد درصد کاهش نسبت به پیشبینی قبلی، به 1.3 درصد برساند. از طرفی صندوق بینالمللی پول متوسط قیمت هر بشکه نفت (میانگین قیمتی نفت برنت، نفت سبک تگزاس و نفت فاتح دبی) در سال جاری میلادی را با حدود 6 دلار تعدیل نسبت به پیشبینی قبلی، 59.1 دلار پیشبینی کرده است که مطمئناً این مسئله نیز در تعدیل پیشبینی نرخ رشد اقتصادی منطقه بیتأثیر نبوده است.
صندوق بینالمللی پول به غیر از شاخص رشد اقتصادی، وضعیت اقتصاد ایران در 11 شاخص مهم دیگر را نیز مورد تحلیل قرار داده است که به شرح زیر است:
برآوردهای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد، سهم ایران از اقتصاد جهانی در سال 20 کاهش یافته و از 1.28 درصد در سال 2017 به 1.19 درصد رسیده است. طبق این برآورد، سهم ایران از اقتصاد جهان در سال 2019 با کاهش بیشتر به 1.08 درصد خواهد رسید.
طبق برآورد صندوق بینالمللی پول سرمایهگذاری انجام شده در اقتصاد ایران در سال 20 معادل 38.32 درصد تولید ناخالص داخلی بوده که نسبت به سال 2017 افزایش افزایش داشته است. این شاخص در سال 2019 به 38.97 درصد تولید ناخالص داخلی افزایش خواهد یافت.
شاخص پساندازهای ملی نسبت به تولید ناخالص داخلی نیز در سال 20 به 42.63 درصد GDP رسیده است که نسبت به سال 2017 افزایش داشته است. برآورد صندوق بینالمللی پول از پساندازهای ملی نسبت به تولید ناخالص داخلی در سال 2017 برابر با 39.52 درصد بوده است. در سال 2019 نیز این شاخص به 38.59 درصد کاهش یافته است.
نرخ تورم ایران که در سال 2017 معادل 9.6 درصد بود، در سال 20 به 31.16 درصد افزایش یافت. صندوق بینالمللی پول، نرخ تورم ایران در سال 2019 را 37.17 درصد پیشبینی کرده است.
طبق گزارش صندوق بینالمللی پول، رشد واردات ایران از 13.94 درصد در سال 2017 به 9.13- درصد در سال 20 و همچنین رشد صادرات از 1.7 درصد در سال 2017 به منفی 14.89- درصد در سال 20 کاهش یافته است.
این نهاد بینالمللی، برای سال 2019، رشد 10.52- درصدی در واردات و رشد 22.01- درصدی در صادرات را پیشبینی کرده است.
نرخ بیکاری ایران از 11.8 درصد در سال 2017 به 13.8 درصد در سال 20 افزایش یافته است. پیشبینی صندوق برای نرخ بیکاری در سال 2019 نیز افزایش به 15.4 درصد است.
صندوق بینالمللی پول درآمد دولت برای سال 20 را معادل 14.16 درصد تولید ناخالص داخلی و هزینههای دولت را معادل .04 درصد تولید ناخالص داخلی در این سال اعلام کرده است که هر دو نسبت به سال 2017 کاهش یافتهاند.
بدهی ناخالص دولت ایران در سال 20 به بیش از 628 هزار میلیارد تومان افزایش یافته که این رقم در سال 2017 بیش از 585 هزار میلیارد تومان بوده است. تراز حساب های جاری ایران نیز که در سال 2017 بالغ بر 16.45 میلیارد دلار بوده است با کاهش بیش از 3 میلیارد دلاری در سال 20 به 19.48 میلیارد دلار رسیده است.
اقتصاد جهان چه سرنوشتی خواهد داشت؟
البته تعدیل پیشبینی صندوق بینالمللی پول تنها شامل حال ایران و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نشده است؛ صندوق بینالمللی پول نرخ رشد تولید ناخالص جهان را نیز از رقم 3.5 درصد قبلی به 3.3 درصد تعدیل کرده است. گیتا گوپینات» اقتصاددان ارشد صندوق بینالمللی پول در ابتدای گزارش چشمانداز اقتصادی جهان» خاطرنشان ساخته است عواملی همچون تشدید تنشهای تجاری بین آمریکا و چین، دشواریهای کلان اقتصادی در برخی اقتصادهای نوظهور ازجمله ترکیه و آرژانتین، مشکلات در صنعت خودروسازی آلمان، اتخاذ تهای انقباضی در حوزه اعتبارات از سوی بانک مرکزی چین و همچنین توقف تهای پولی انبساطی در اغلب اقتصادهای پیشرفته جهان، روند حرکتی اقتصاد جهانی در نیمه دوم سال گذشته را تضعیف کرده و تأثیرات آن در ادامه به نیمه نخست سال جاری میلادی نیز کشیده شده است.
با این حال اقتصاددان ارشد صندوق بینالمللی پول به این نکته اشاره کرده است که در نیمه دوم سال جاری میلادی برخی موانع فوق احتمالاً رفع خواهند شد و اثرات بهبود اوضاع اقتصادی جهان در قالب افزایش نرخ رشد آن در سال 2020 قابلمشاهده خواهد بود. صندوق بینالمللی پول نرخ رشد اقتصادی جهان در سال 2020 را 3.6 درصد پیشبینی کرده است که نسبت به پیشبینی مطرحشده در گزارش قبلی تغییری نشان نمیدهد.
در سال 20 اقتصاد هند برای پنجمین سال متوالی بیشترین نرخ رشد اقتصادی را در بین اقتصادهای بزرگ جهان به خود اختصاص داد و کارشناسان صندوق بینالمللی پول انتظار دارند که این برتری در سالهای 2019 و 2020 نیز ادامه یابد. اما صندوق بینالمللی پول در مورد آمریکا و چین بهعنوان بزرگترین اقتصادهای جهان پیشبینی کرده است که این دو کشور در سال جاری میلادی نرخ رشد اقتصادی کمتری را در قیاس با سال گذشته تجربه کنند و در سال آینده میلادی نیز نرخ رشد اقتصادی آنها پایینتر از امسال باشد.
lمنبع :پایگاه خبری اتاق ایران
ویژگی و اجزاء تئوری ها شاید پدیده ای بنام نظریه سازمان وجود نداشته باشد زیرا تعدادی زیادی نظریه یا تئوری وجود دارد که نظریه پردازان تلاش کردند بر اساس آنها رفتار سازمان ها و افراد گروهها ، شرایط ساختاری و فرهنگ های مختلف را توجیه یا تفسیر نمایند. برخی از این نظریه ها با نظریه های دیگر سازگارند و می توان آنها را با یک ویژگی مشخص در یک طبقه یا دسته قرار داد و با واژه هایی مانند نظریه ، مکتب دیدگاه ، استعاره ، الگو ، اصول ، قانون حوزه فکری غالب یا گاهی عصر تئوری های سازمان و مدیریت آنها را نامگذاری نمود . اما در این میان نظریه و یا تئوری توصیفی است برای تبیین یا تشریح رابطه عِلّی که بین متغیرها یا ویژگی های سازمان وجود دارد که ممکن است بصورت مجموعه ایی مکتوب از بیانیه و یا گزارش های رسمی باشد .
كاركنان نیازهای متفاوتی دارند. بعضی با دریافت پول بیشتر، بعضی با پذیرفته شدن، بعضی با تشویق و … احساس رضایت میكنند.
در سازمانهایی كه بصورت سنتی اداره می شوند، مدیران فقط به دنبال تأمین نیازهای فیزیولوژیكی و ایمنی كه اولین نیاز در سلسه مراتب نیازهای آبراهام مازلو میباشد، هستند.
در این سطح نیازهای اصلی و اساسی آنها مانند شكوفایی كه از جمله نیازهای روانی است، برآورده نمیشود.
كاركنان درصورت عدم تأمین نیازهای اساسیشان، ابتدا احساس رضایت نمیکنند و سپس بعد از تلاش برای ء این نیاز و مواجه شدن با عدم توجه مدیران، منجر به از بین رفتن انگیزه در آنها و در نهایت بیتفاوتی خواهد شد. این مسأله چون به مرور بوجود می آید در كاركنان قدیمی بیشتر دیده می شود.
از آفات توجه به بعضی شغلها و بی توجهی به بعضی دیگر، علاوه بر بروز بیتفاوتی، موجب عدم ثبات و ماندگاری افراد در شغلی كه تجربه انجام آن را دارند میشود.
زیرا كه فرد احساس می كند اگر در قسمت دیگری مشغول بكار شود، مدیریت به او توجه بیشتر میكند و از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود و در نهایت میتواند از مزایا بیشتری استفاده نماید در نتیجه به شغل فعلی خود اهمیتی قائل نخواهد شد و به دنبال راه گریزی برای انتقال به قسمت دیگری میباشد.
تبعیض نتیجه نامطلوب تمركز قدرت در سازمان است.
وجود تبعیض موجب هرز رفتن استعدادها و ضعیف شدن توانایی های كاركنان می شود كه نتیجه نهایی آن چاپلوسی، تملق و پذیرفتن نظرات غلط مافوق است. این موضوع نیز چیزی جز كاهش انگیزه و بیتفاوتی به بار نخواهد آورد.
ناگفته مشخص است كه از بین رفتن استعدادها و ضعف در توانایی ها موجب میشود تا سازمان نتواند به برنامه های پیش بینی شده خود برسد كه نتیجه آن كاهش سود خواهد بود.
در جهان رقابتی امروزی، یكی از ابزارهای مهم برای ایجاد تحول و بقای سازمان و رسیدن به هدفها و رسالتهای موردنظر، عنصر انسان است.
در این میان آنچه مقوله تحول را حیات می بخشد و بقای سازمان را نیز تضمین میكند، منابع انسانی است.
نقش انسان در سازمان و نوع نگاه به او، سهم بسزایی در موفقیت یا شکست سازمان خواهد داشت.
با آغاز هزاره سوم، هر روز نقش منابع انسانی پررنگ تر شده و اکنون از آن به عنوان تنها عامل کسب موفقیت و مزیت رقابتی پایدار در سازمان یاد می شود
اما با پیشرفت تکنولوژی و سرعت فزاینده تغییرات، سازمان های امروزی با چالشهای مدیریت منابع انسانی روبرو هستند.
این امر به خصوص دراقتصاد دانش امروز بیش از پیش به حقیقت پیوسته است.
با این وجود مدیریت منابع انسانی در سازمانها با چالشهای متعددی مواجهه است.
که از جمله میتوان جهانی شدن، کمبود نیروی کار ماهر و متعهد، هرم تصمیم گیری، عدم شناخت نیاز کارکنان، عدم برنامه ریزی، عدم شایسته سالاری، تبعیض، بهره وری ناکافی منابع انسانی، بی انگیزگی، عدم مشارکت کارکنان، ترک همکاری کارکنان باسابقه سازمان را نام برد.
گردآوری: نواب معینی فر
علم بازاریابی از علوم پایه دنیای تجارت محسوب میشود. بازاریابی گستره عظیمی از استراتژیها و برنامهها را برای رونق دادن به یک کسبوکار و حفظ این رونق به کار میگیرد. بازاریابی در واقع اقدام به خلق عقاید مشتریان نسبت به یک محصول و سپس حفظ این عقاید در ذهن آنان میکند.
یکی از نقصهای موجود در بازاریابی سنتی پرهزینه بودن آن است بهگونهای که بسیاری از کسبوکارهای کوچک با وجود تمایل به استفاده از آن، نمیتوانند هزینههای آن را متقبل شوند.
بازاریابی چریکی که از آن به عنوان بازاریابی بدون هزینه نیز نام برده میشود نوعی از برنامههای بازاریابی است که در آن سعی میشود ترویجاتی بر پایه خلاقیت و برخلاف عرف متداول انجام شود که دارای حداکثر بازده ممکن است. در واقع این نوع بازاریابی با هزینهای که برای ترویج و تبلیغ میکند(۷۰ درصد هزینههای خود را صرف تبلیغات و ۳۰ درصد را خرج سایر آمیختههای بازار) حداکثر توجه و احساسات مشتری را در مقایسه با بازاریابی سنتی بر میانگیزد و باعث میشود تا تبلیغات عمیقا به یاد مشتریان بماند.
بازاریابی چریکی را جی کنراد لوینسون (Jay Conrad Levinson)در سال ۱۹۸۴ در کتابی با عنوان بازاریابی پارتیزانی تشریح کرد که در آن کارآفرینان و کسب و کارهای کوچک را هدف خود قرار داد.
اصولی که بازاریابی چریکی را متمایز میکند پایهگذاری آن بر روانشناختی افراد و طریقه تفکر، واکنش آنها، تاکید بر منافع به جای فروش، تمرکز بیشتر بر مخاطبان هدف در مقابل بازاریابی انبوه و استفاده بیشتر از تکنولوژیها در بازاریابی است. جی کنراد لوینسون کسی که برای اولین بار به تعریف بازاریابی چریکی پرداخت ، مراحل اجرای بازاریابی چریکی را در چند مرحله بیان میدارد: ابتدا بازار را تحت نظر بگیرید و بازار، محصول، خدمت، گزینههای رسانهای، رقابت، مشتریان، تکنولوژی، مزیتهای قابل دستیابی ترکیب شدن با شرکای بالقوه بازاریابی را جستوجو کنید و با همفکری مشتریان، لیستی از مزیتهای رقابتی خود را شناسایی کنید. سپس روشهای حمله خود را با زمان دقیق و مجریان آن بر اساس مزیتهای رقابتی خود و به شیوههای خلاقانه مشخص و به این طریق برنامه بازاریابی خود را بر اساس استراتژیهای خلاقانه با زمانبندی دقیق تنظیم کنید.
بازاریابی به روش چریکی در واقع ترکیب بازاریابی با خلاقیت و جذابیت است. برای تحقق اهداف در ضمن صبوری باید سعی شود اقدامی انجام شود که احساسات مشتری را بیشتر تحت تاثیر می گذارد.
به این مثال توجه کنید : اگر یک بازاریاب چریک بخواهد برای یک چسب بازاریابی کند شاید ایده ی زیر به ذهنش یرسد :
سکه های طلایی را با چسب قسمت های مختلف در خیابان بچسباند و در مقابل تلاش مردم برای برداشتن سکه ها کار تبلیغ و بازاریابی خود را به ثمر بنشاند!
منابع: ویکی پدیا و مقالات مربوطه
درباره این سایت